مالزی! حس کمرنگتر شدن تصویر یک کشور در حال توسعه را بهخوبی در این مقاله درک خواهید کرد. مالزی کنونی بیشتر شبیه کشوری توسعه یافته با زیر ساختهای اروپایی است. در مالزی چیزی جز افکار شاد گلگون را احساس نمیکنید. البته این برای یک شهر بزرگ که کمی غیر قابل نفوذ و اروپایی به نظر میرسد، کمی دور از انتظار است؛ با این حال تجربهی خوشایندی از زندگی و اقامت در مالزی را رقم میزند. اینبار میخواهیم مالزی را از پنجرهی نگاه افرادی که در سالهای اخیر تجربه زندگی در مالزی را داشتند، بشناسیم! با مشاوره شریف همراه باشید.
خاطرات زندگی در مالزی
مارک دو فاویت: “من به طور مداوم مالزیاییها را افرادی صمیمی، مهربان و سخاوتمند میدانم. اگرچه همیشه ایرلندی خواهم بود، اما خودم را بسیار خوش شانس میدانم که میتوانم مالزی را خانهی خود بنامم.”
وقتی برای اولین بار به مالزی آمدم در یک دوراهی قرار داشتم. مسیرهایی که نمیدانم قرار بود مرا تا کجا بکشانند، اما من راهی را انتخاب کردم که منجر به آشنایی من با زنی شد که اکنون همسر من است. او تنها دلیلی بود که من مالزی را به عنوان کشور خود انتخاب کردم.
پس از چند سال در کوالالامپور به جزیره لنگکاوی نقل مکان کردیم، جایی که زندگی آرامی داشتیم.
برخی از چیزهایی است که من در طی یک دههی گذشتهی زندگی در اینجا در مورد مالزی یاد گرفتهام را برایتان روایت میکنم:
تجربه زندگی در مالزی
همه مالزیاییها برابر هستند، اما بعضی از آنها از دیگران برترند.
مالزی از نظر قومی متنوع است و عضویت در یک گروه قومی خاص، مزایا و معایبی به همراه دارد. به عنوان مثال، همه دارای آزادی مذهب هستند، به جز مالاییهای مسلمان.
تقریباً یک سوم زمینهای مالزی فروخته شده و فقط بومیهای مالایی میتوانند مالک آنها باشند. در محل زندگی من این رقم به 95 درصد نیز میرسد، بنابراین سایر اقوام برای زندگی در این مناطق باید اجاره نشینی کنند؛ چراکه به طور قانونی نمیتوانند خانههای خود را داشته باشند.
امکان تحصیل در دبستان به زبانهای مختلف فراهم است.
مردم مالزی میتوانند در مدارسی با زبانهای مالایی، چینی و هندی شرکت کنند. این تنوع مدارس نشان دهندهی تعداد زبانهایی است که توسط اکثریت اقوام مالزی صحبت میشود. از نظر تئوری در مالزی، هرکسی می تواند در هر مدرسهای تحصیل کند، اما در عمل بسیار نادر است که یک هندو در مدرسهای با زبان بیگانه تحصیل کند. در مالزی اکثریت مردم به زبان قومیت خود تحصیل میکنند. با این وجود اعزام فرزندان به مدارسی با زبان چینی در بین مالاییهای قشر متوسط، امری رایج است.
دولت مالزی از ائتلاف احزاب سیاسی قوم محور تشکیل شده است.
در دولت مالزی، حزب غالب نمایندهی مالاییهاست و احزاب دیگر نماینده چینی ها و هندی ها هستند، اگر چه احزاب کوچک و مستقل دیگری نیز وجود دارند. دولت مالزی اگرچه از نظر فنی دموکراتیک است، اما از زمان جدا شدن از پادشاهی انگلستان در سال 1957، تا کنون مالزی هیچ تغییری در دولت ایجاد نکرده است.
آزادی بیان یک امتیاز است، نه یک حق.
دولت به طور مستقیم و غیرمستقیم تقریباً همهی رسانهها را کنترل میکند. صدای اختلاف نظر در رسانه های خبری آنلاین، گاه به گاه شنیده میشود، اما اینترنت کاملاً تحت کنترل است. در مالزی هر چیزی که منتقد اسلام تلقی شود قابل تحمل نیست و بسیاری از مسلمانان مالزی به طور فزایندهای از موضع اعتدال دور میشوند و خواستار قوانینی هستند که مجازاتهای سختگیرانهتری را برای جرایم، مجاز میسازد.
خدمات بهداشتی تقریباً رایگان است.
مالزی با شبکهی گستردهای از بیمارستانها و کلینیکهای دولتی، دریافت خدمات درمانی را برای همه قابل دسترسی و مقرونبهصرفه کرده است. مالزی همچنین دارای بیمارستانهای خصوصی با کلاس جهانی است. هزینهی دندانپزشکی نیز در این کشور بسیار مناسب است.
در تمام طول سال تابستان است.
آبوهوای مالزی با توجه به اقلیم استوایی و پایدار بودن جریانهای موسمی، کمتر تحت تأثیر تغییرات فصلی در دوره های مختلف سال قرار میگیرد. دمای متوسط روزانه بین 30 تا 34 درجه سانتیگراد با سطح رطوبت فوقالعاده زیاد است که در زمستان به سردترین حالت خود بین 20 تا 30 درجه میرسد. اگر تجربه زندگی و اقامت در مالزی را داشته باشید، به راحتی میفهمید که چرا مردم مالزی اینقدر وقت خود را صرف نصب دستگاههای تهویه هوا در مراکز خرید میکنند.
مالزیاییها عاشق غذا هستند.
تجربه زندگی در مالزی به من نشان داد که مالزیاییها زیاد در مورد غذا صحبت میکنند. آنها به میراث آشپزی خود بسیار افتخار میکنند که البته این درست هم هست. در مالزی هر قومیت تخصص های خاص خود را در آشپزی دارد، با این اوصاف کم و بیش از دستورالعملهای یکدیگر تأثیر میگیرند. در همهجا غرفههای مواد غذایی و فودکورتهای خیابانی وجود دارد. فراوانی این میراث موجب شده تا غذا خوردن در بیرون بسیار مقرون به صرفه باشد. البته باید در استفاده از غذاهای خیابانی احتیاط کرد، چراکه اغلب از شکر به عنوان یک گروه غذایی اصلی و روغن فراوان برای سرخ کردن طولانی و پخت و پز استفاده میکنند. به همین دلیل بیش از 45 درصد مالزیاییها چاق هستند.
مالزی دارای زیرساختهای کلاس جهانی است.
مالزی دارای بزرگراههایی است که با بهترینهای دنیا در رقابت است. بیشتر جادهها از آنچه که در اواخر قرن اخیر به یاد میآورم، شکل بهتری دارند. خدمات پستی، مخابرات و شرکت برق در اکثر مناطق کشور به صورت پیشرفته کار میکنند. وای فای رایگان در اکثر مراکز فروش مواد غذایی و آشامیدنی در دسترس است. ساختمانها، برجها و سازههای مدرن، بیشتر مناطق کوالالامپور را پوشانیده است. این در مورد وسایل حمل و نقل شهری و بین شهری مدرن نیز صدق میکند.
مالزی بهشت طبیعت دوستان است.
مالزی از متنوعترین اکوسیستمهای این کره، به ویژه جنگلهای بارانی و صخرههای مرجانی، برخوردار است. این کشور محل زندگی بسیاری از گونههای نادر از جمله اورانگ اوتان، ببر و کرگدن است که متأسفانه به دلیل جنگل زدایی برای مزارع روغن نخل یا قاچاق غیرقانونی حیات وحش، همه در معرض خطر هستند.
تجربه زندگی در کوالالامپور
این بار به جای توقف در دوراهی رفتن یا نرفتن به مالزی! تصمیم گرفتیم توجه شایستهتری به کوالالامپور، پایتخت اقتصادی و توریستی مالزی داشته باشیم. به همین دلیل چند روزی راجع به ویژگیهای معروف آن کاوش کردیم و با ریشه یابی دلنوشتهها، خاطرات و تجربه زندگی در مالزی، شما را برای رویاروی با هرآنچه که قرار است در کوالالامپور مواجه شوید، آماده کنیم.
برگرفته از خاطرات کوالالامپور – مقدمه ای برای مالزی
تقریباٌ یک هفته است که به خانه برگشتهام، و هنوز دلتنگ غذاهای باورنکردنی، مکانهای دیدنی حیرتانگیز و خصوصاً افرادی که دوستانه از روی پشت بامها فریاد میزدند، هستم. شهر آنها بدون هیچ کنایهای میزبان خارجیهاست. میتوانم بگویم که کوالالامپور شهری است که افسون میکند، البته اگر این اجازه را به آن بدهید!
اقامت در کوالالامپور؛ این فرصت را به خودتان بدهید!
داستان تجربه زندگی در کوالالامپور به بهترین وجه در طعم و مزه خلاصه میشود. چیزی که گمان نمیرود کسی برای زندگی در مالزی با آن مشکلی داشته باشد؛ چه بسی اهمیت ویژهای هم دارد. تنوع غذا در کوالالامپور، ریشه در تنوع قومیت و فرهنگ در مالزیست. همه چیز آنجا سالم و تازه است، از برنجهای تند گرفته تا انبهها و نارگیلها. بگذارید اگر برای یک دلیل به کوالالامپور میآیید، فقط برای غذا باشد.
سه قومیت اصلی آن مالایی، چینی و هندی است که همه در کنار هم زندگی میکنند و زبانها، فرهنگها، آیینها، تاریخها، سنتها و البته غذاهای خاص خود را با هم به اشتراک میگذارند و یک مالزی امروزی را تشکیل میدهند.
گرچه من در اظهارنظر در مورد فرهنگها تخصص ندارم، اما میتوانم بگویم آن چه بیشتر در مورد مالزی من را مجذوب خود میکرد، معابد و مکانهایی بود که مرا به یاد چین میانداخت، گویی به اعماق تمدن چین سفر کردهام.
من همیشه به سمت مکانهای پر جنبوجوش دنیا جذب میشوم و کوالالامپور نیز از این قاعده مستثنی نیست!
قلب تپندهی مالزی هرگز متوقف نمیشود. 24 ساعت شبانه روز را میتوان در این شهر به معنای واقعی زندگی کرد و انرژی گرفت، چیزی که قبلاً در شهرهای بزرگ دیگر واقعاً ندیده بودم.
پایتخت پر رونق مالزی یک کلانشهر رنگارنگ است که در آن مجموعهای از فرهنگ، مذهب و طعم و مزه با هم یکدست میشوند و یک آسیای مدرن جدید را تشکیل می دهند؛ بر خلاف هر جایی که قبلاً بودهام.
در این شهر، حضور رنگین کمان را در زندگی واقعی حس خواهید کرد. از هنرهای خیابانی باورنکردنی گرفته تا بازارهای غذاهای خیابانی در کنار معابد، مساجد و دیگر مکانهای رنگارنگ، این فرصت را به شما میدهند تا در دل رنگین کمانها قدم بگذارید.
وقتی برای بازدید از مسجد پوترا، مکانی که دربارهاش زیاد شنیده بودم آماده میشدم، واقعاٌ هیجان زده بودم. کاملاً صورتی بود، احتمالاً یکی از به یاد ماندنیترین مساجدی است که در آن حضور داشتهام.
خاطرات من همه مثبت، پر از رشته و رنگ، ادویههای خوشمزه و لبخندهای شاد در میان دوستان جدید است. ممنونم مالزی!
T022221032439