پایان جنگ جهانی دوم، آغاز استقلال مالزی
در سال ۱۵۱۱ میلادی در پی تجارت ادویه از ملاکا، پرتغالیها به ملاکا حمله نموده، حکومت سلطنتی را سرنگون و مالزی را استعمار کردند.
با این پیروزی، پرتغالیها کلیساهای کاتولیک را در قسمتهای محلی کشور بنا نمودند.
گفتنی است؛ در سال ۱۶۴۱ نیز هلند، کنترل ملاکا را در دست گرفت.
همچنین در پایان قرن ۱۸ و به دنبال انقلاب صنعتی در اروپا، بریتانیا (انگلستان) وارد این کشور شد و بخشهایی از این کشور را تحت استعمار خود درآورد.
بخشهایی که انگلیس مستعمره خود نمود، Straits Settlements نام گرفت.
سپس انگلیس، زیرکانه در ادارهی امور ایالتهای مستقل پیشین، وارد شد.
لازم به ذکر است؛ منطقهی شرقی مالزی؛ ساباح نیز به عنوان مستعمره پادشاهی برنئوی شمالی که تحت نظارت شرکت Chartered و British North Borneo حکومت میکرد، قرار گرفت.
همچنین؛ ایالت ساراواک به مدت ۱۰۰ سال به عنوان قلمروی شخصی خانوادهی بروک که به آنها راجاهای سفید (پادشاه سفید) میگفتند، در آمد.
خاطرنشان میشود؛ در سال ۱۹۴۱ ژاپنیها به کشور مالزی حمله کردند و به مدت سه سال این کشور را تحت تسلط خود در آوردند.
ژاپنیها تا پس از بمباران شهرهای ناکازاکی و هیروشیما بر این کشور حکومت کردند.
میتوان اذعان کرد؛ پایان جنگ جهانی دوم، آغاز تولد ملیگرایی کشور مالزی است.
در ۳۱ آگوست ۱۹۵۷ در ساعت ۹ صبح، تونکو عبدالرحمان (اولین نخست وزیر) استقلال ایالتهای مالزی را اعلام کرد.
پس از اعلام استقلال توسط عبدالرحمان، مالزی آزادی همراه با آرامش و صلح را به دست آورد.
ناگفته نماند؛ در سال ۱۹۶۳ مالزی، سنگاپور، ساباح و ساراواک با یکدیگر متحد شدند و اتحادیه مالزی شکل گرفت.
آنچه حائز اهمیت است؛ دو سال بعد و به عبارتی در سال 1965 سنگاپور از این اتحادیه کنارهگیری کرد.
چگونگی ساختار سیاسی در دولت مالزی
مالزی یک کشور منتخب سلطنتی با حکومت پادشاهی مشروطه است.
این کشور ظاهرا از سوی یک حاکم عالی یا (Yang di-Pertuan Agong) که معمولا از آن به عنوان شاه مالزی یاد میشود، اداره میگردد.
جالب است بدانید؛ شاه مالزی، برای یک دورهی پنج ساله از میان نه سلطان موروثی ایالات مالایایی انتخاب میشود.
از آنجا که؛ چهار ایالت دیگر، تنها به عنوان فرماندارانی هستند که در این انتخاب شرکت نمیکنند، لذا مالزی یک کشور با سیستم سلطنتی محسوب میشود.
لازم به ذکر است؛ نظام حکومتی در مالزی نسبتا الگوبرداری از نظام پارلمانی سیستم وست مینیستر، یا به عبارتی میراث حکومت استعمار بریتانیا است.
میتوان گفت؛ در عمل، بیشترین قدرت، در شاخه اجرایی دولت متمرکز شده و در شاخه مقننه آن، تمرکز قدرت، ملموس نیست.
قوه قضائیه در اثر حملات مداوم دولت در دورهی مهاتیر محمد تضعیف شده است.
گفتنی است؛ از زمان کسب استقلال در سال ۱۹۵۷، مالزی توسط یک ائتلاف چند نژادی تحت عنوان ناسیونال باریسان (قبلا” یک اتحاد بوده) اداره شده است.
مجلس مالزی شامل یک مجلس نمایندگان (Dewan Rakyat) به معنی: (خانه ملت) و یک مجلس سنا یا (Dewan Negara) به معنی: (خانه دولت) میباشد.
مجلس نمایندگان مالزی از ۲۱۹ عضو تشکیل شده است.
هر یک از این اعضاء به وسیلهی هیئتهای تک عضوی موکلانی انتخاب میشوند که اعضای آن برای حداکثر یک دوره ۵ ساله برگزیده شدهاند.
خاطرنشان میشود؛ قدرت قانونگذاری میان قانونگذاران فدرال و ایالتی تقسیم میشود.
تمام ۷۰ سناتور آن برای مدت ۳ سال متصدی امور وکالت خود هستند.
۲۶نفر از آنان، از سوی مجامع ایالتی، ۲ نفر به نمایندگی از منطقه فدرال کوآلالامپور، یک نفر از حوزههای فدرال لابوان و پوتراجایا، و ۴۰ نفر بقیه نیز توسط شاه منصوب میگردند.
ناگفته نماند؛ انتخابات پارلمانی مالزی حداقل یکبار در هر ۵ سال برگزار میشود.
آخرین انتخابات عمومی نیز در مارس ۲۰۰۹ برگزار شده است.
شرایط سنی رایدهندگان برای انتخابات: مجلس نمایندگان، بیشتر ایالات و نیز مجمع قضائی ایالتی از ۲۱ سال به بالا میباشد.
جالب است بدانید در کشور مالزی، رای دادن اجباری نیست.
آنچه حائز اهمیت است؛ قدرت اجرایی در اختیار کابینه مالزی (هیئت دولت) به ریاست نخست وزیر است.
قانون اساسی مالزی تاکید میکند؛ نخست وزیر باید عضو مجلس پایین دستی، پارلمان مالزی باشد که بنابر نظر حاکم عالی میتواند به گروه اکثریت در مجلس دستور دهد.
همچنین؛ کابینه از میان اعضای دو مجلس انتخاب میگردد و مسئول اداره آن مرجع نیز میباشد.
در پایان باید گفت؛ دولتهای ایالتی زیر نظر ریاست وزرای عالی (Menteri Besar در ایالات مالایایی یا Ketua Menteri در ایالاتی که حاکمان موروثی ندارند) از طریق مجامع ایالتی (Dewan Undangan Negeri) و با صلاحدید سلاطین و فرمانداران آنها برگزیده میشوند.
|